اردوی جهادی

اردوی جهادی چیست؟! / معنا و مفهوم اردوهای جهادی

تعریف اردوهای جهادی:

هر چند که خود لفظ اردوی جهادی چالش برانگیز است و گروههای مختلف، آن را با تعابیر گوناگونی ذکر می کنند؛ مانند سفر جهادی، مسافرت جهادی، حرکت جهادی و…

ولی اکثر این تعابیر یک دعوای لفظی است و اطلاق هر یک از این تعابیر نمی تواند موجب تغییر ماهیتی آن شود.آنچه در نفس این مسئله موضوعیت دارد و حتی در اسم آن هم نمود دارد، (جهادی) وجه اشتراک همه تعابیر است.

بدون در نظر گرفتن این اصل، ماهیت مسئله دستخوش تغییری شگفت می شود.
بدین معنا که غفلت از این اصل موجب استحلاله ماهیتی می شود و ضربه ای بنیادین به این موضوع وارد میکند.
با توجه به این مطلب در اینجا ما تعبیر اردوی جهادی را به کار میبریم.

همانطور که توضیح دادیم، اردوی جهادی در قالب های مختلفی از جوانان تشکیل می شود از جمله اردوهای جهادی دانشجویی، اردوهای جهادی اقشار، اردوهای جهادی پزشکان، اردوهای جهادی طلاب و …

حال اردوی جهادی چیست؟

هرچند که اردوی جهادی در عرصه های مختلف (علمی، بهداشت و درمان، عمرانی، فرهنگی، پژوهشی، دامپروری و کشاورزی، خدمت رسانی و مطالبه گری و …) تعاریف متفاوتی دارد ولی در اطلاق اردوی جهادی می توان یک تعریف را حمل کرد.
در تعریف اردوی جهادی بهتر است که اول این سوال را بپرسیم که اردوی جهادی چه نیست؟
اردوی جهادی یک عادت شیرین که هر چند و قت یکبار اتفاق می افتد نیست.
اردوی جهادی یک سرگرمی تازه که به سرگرمی هایتان اضافه شده باشد، نیست.
اردوی جهادی لهو و لعب تازه ای در امتداد پاره ای از بیهودگی های زندگی نیست.
هر چند که اگر نیت درستی نداشته باشیم و همت نکنیم باید اعتراف کرد که اردوی جهادی پتانسیل کافی برای تبدیل شدن به آن چیزهایی که نیت را دارد.

و اما حال باید بپرسیم که اردوی جهادی چیست؟

(اردوی جهادی آغاز است، سرچشمه جاری شدن است)
یک ذکر است که مجاهد بودن را در دل یادآوری میکند و به عبارت دیگری اردوی جهادی را باید اینگونه تعریف کرد:
یک حرکت دسته جمعی که در آن افراد با توجه به موقعیت کاری یا علمی که درجامعه دارند یک سری برنامه های اصلاحی را، طی یک برنامه غالباً کوتاه مدت و البته بدون انگیزه مالی به اجراء در می آورند.

تعریف بستر اردوهای جهادی اینگونه است: اردوهایی است که در آن تعدادی از دانشجویان، دانش آموزان یا طلاب حوزه علمیه در مناطق محروم کشور بصورت داوطلبانه به انجام فعالیت های فرهنگی، آموزشی و خدمات عمرانی می پردازند.

تبیین چرایی کلیت اردوی جهادی

منظور از تبیین چرایی کلیت اردوهای جهادی این است که به این سوال پاسخ دهیم که: چرا به اردوی جهادی میرویم؟
با وجود تکالیف اولویت دار، رفتن به اردوی جهادی چه توجیهی دارد؟
آیا رفتن به منطقه محروم و انجام محدودی از فعالیت ها، دردی را درمان می کند؟
اصلاً چرا اردوی جهادی، آیا امکان ارائه اینگونه خدمات طریق دیگر امکان پذیر نیست؟
و شاید سوالات فراوان دیگری از این سنخ نیز پرسیده می شود که در پاسخ به این سوالات به دنبال تبیین فلسفه اردوهای جهادی باشیم.

در جواب به این قبیل چراها باید به این نکته واقف شویم که در اردوهای جهادی، ما یک مخاطب نداریم.در حقیقت هدف صرفاً ارائه خدمات به اهالی منطقه نیست.در این صورت تعدادی از نهاد های دولتی نیز به ارائه خدمات می پردازند.در حقیقت اردوی جهادی علاوه بر اینکه برکاتی برای اهل منطقه است، یک سری برکات نیز برای برگزارکنندگان دارد که بسیار قابل ملاحضه است. در حقیقت ما به دوگونه میتوانیم عمل کنیم

روش اول (کار از بالا) :

وظیفه ما آرمان خواهی هست ولی از پایین نتیجه محدودی متصور میشود و مشکل خاصی را حل نمی کند.اردوی جهادی حلقه پیوندی است که اگر مفقود شود ممکن است اولاً باعث آن شود که ما بدون داشتن بصیرت و درک حداقلی از فضا، به دنبال مطالبه(ازمسئولین) فاقد بصیرت باشیم و ثانیاً این امکان دارد که ما صرفاً به کارهای از پایین بپردازیم و کارهای جنبشی را نادیده بگیریم. در حقیقت با تعریف عرصه های گوناگون در اردوهای جهادی، میخواهیم این معنا را لقا کنیم که ما باید تفکر جهادی را در تمام عرصه های زندگی حاکم کنیم. در حقیقت به دنبال مشمولیت و جامعیت تفکر جهادی هستیم

روش دوم (کار از پائین) :

در این مرحله کار ما ملموس و عینی است و خود عملاً وارد کار شده ایم و هر چند که شاید نتوانیم از لحاظ کمی کار خاصی انجام بدهیم، اما میتوانیم فضا را درک کنیم. این جنس کار مقدمه و مکمل کار از بالا است. این دونوع سیستم عملیاتی با هم رابطه دوسویه و تکمیلی دارند. از فقر و محرومیت حرف زدن و خواستن، بدون درک حداقلی فضا معنایی ندارد. از سوی دیگر صرف پرداختن به کار برای اثبات این مدعاست که میتوان حتی در فلان عرصه زندگی اجتماعی هم تفکر جهادی را هم حاکم نمود و از کلیشه های تفکر ماشینی و مدرن امروزی بیرون آمد.

تفکر جهادی و عدالت اجتماعی

عدالت اجتماعی را اگر بخواهیم تعریف کنیم، قسمت عمده آن در این عبارت قابل بیان است: قرار گرفتن هر طبقه ازاجتماع در جایگاه مناسب خود و عدم وجود فساد، فقر، تبعیض در هرنوع آن که در بیانات رهبری انقلاب هم مطرح شده است.

ایشان در رابطه با ضرورت استقرار عدالت می فرمایند:

تکلیف ما این است که عدالت را در جامعه مستقر کنیم و این هم جز با مبارزه با فساد و افزون طلبی انسانهای مفت خوار و سوء استفاده کنندگان امکان پذیر نیست.بخشی از کار عدالت اینجا تنظیم می شود.

بخش مهمی از فساد موجود در جامعه، معلول فقر و بخش عظیمی از معلول تبعیض است.
فساد را نباید در فساد اخلاقی به آن معنای خاص محدود نمود، کما اینکه فقر نیز تنها منحصر به فقر اقتصادی نیست.
مهمتر از فقر اقتصادی، فقر فرهنگی است و این نوع از فقر بسیار ریشه دار تر و عمیق تر است.

در عین حال که تبعیض نیز در پارتی بازی ها و فرق گذاردن در کیفیت انجام کار آقای الف و آقای ب منحصر نیست.
یکی از موارد مشخص تبعیض که ممکن است نه از روی عمد و نه از روی سوء مدیریت یا نگرش نادرست صورت پذیرفته باشد، عدم توزیع مناسب امکانات و منابع موجود در کشور، استان، شهرستان و غیره بین مناطق و مردم باشد و منظور ما از عدم تخصیص صحیح منابع این است که مبنای درست و مناسبی برای این تخصیص ها نبوده است.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *